دریانیوز// استان هرمزگان، بهواسطه سواحل طولانياش در خليج فارس و درياي عمان، يکي از قطبهاي مهم صيد و شيلات کشور است.
بر اساس آمار رسمي، اين استان در سال ۱۴۰۲ موفق شده بيش از ۳۳۶ هزار تن صيد انواع آبزيان داشته باشد و رتبه نخست صيد کشور را کسب کند. از سوي ديگر، هشدارهايي از سوي فعالان محيطزيست و پژوهشگران مبني بر کاهش ذخاير آبزيان تجاري در اين آبها صادر شده است.
در اين گزارش تلاش شده است تا با استناد به اظهارات سيده ليلي محبينوذر، رئيس پژوهشکده اکولوژي خليج فارس و درياي عمان، ابعاد بحران، تأثيرات اقتصادي و اجتماعي آن و راهکارهاي ممکن براي استان هرمزگان مورد بررسي قرار گيرد.
وضعيت فعلي ذخاير آبزيان در آبهاي جنوبي ايران
هرمزگان با داشتن بيش از ۱۹ بندر صيادي، حدود ۴۰ مرکز تخليه صيد و در سالهاي اخير رشد قابل توجهي در حجم صيد تجربه کرده است. براي مثال، در سال ۱۴۰۱ اين استان حدود ۳۲۱ هزار تن صيد داشته و در سال ۱۴۰۲ اين رقم به بيش از ۳۳۶ هزار تن رسيد. همچنين، بالغ بر ۴۰ هزار خانوار در استان هرمزگان از فعاليتهاي صيد و صيادي ارتزاق ميکنند.
با اين حال، در عين رسيدن به اين حجم از صيد، پژوهشکده اکولوژي خليج فارس و درياي عمان با صدور گزارشهايي، کاهش نگرانکننده ذخاير آبزيان تجاري را تأييد کرده است. محبينوذر اظهار کرده است: «کاهش منابع صيادي ميتواند نتيجه بهرهبرداري بيش از ظرفيت طبيعي درياها باشد.» اين يعني هرچند آمار صيد زياد است، اما فشار بر منابع نيز در حال افزايش است هم براي اکوسيستم دريايي و هم براي معيشت جامعه صيادي.
دلايل اصلي کاهش ذخاير
چند عامل کليدي در کاهش ذخاير آبزيان تجاري در استان هرمزگان قابل تشخيص هستند:
بهرهبرداري بيش از ظرفيت: همانطور که محبينوذر اشاره کرده است، برداشت بيش از حد مجاز يا بدون ملاحظه از ذخاير دريايي ميتواند ذخاير را به سرعت کاهش دهد.
صيد غيرمجاز و ادوات مخرب: گزارشها حاکياند که شناورهاي استانهاي مجاور يا شناورهايي با ادوات صيد تخريبي در آبهاي استان هرمزگان فعاليت ميکنند و فشار بر ذخاير را افزايش ميدهند.
ضعف در پايش و اجراي مقررات: با وجود اعلام تقويمهاي ممنوعيت صيد براي گونههاي خاص، نظارت بر اجراي آنها و برخورد با تخلفات هنوز چالش دارد.)
تغييرات اقليمي و فشار زيست‑محيطي: افزايش دما، کاهش بارش و کاهش کيفيت زيستگاههاي دريايي، همه عامل فشار بيشتر بر ذخاير هستند.
کمبود زيرساختهاي بازسازي ذخاير: اگرچه هرمزگان اقدامات مثبتي داشته است (مانند ايجاد سازههاي زيستگاه مصنوعي) اما براي بازسازي کامل ذخاير و تضمين پايداري لازم است زيرساختها در سطح وسيعتر توسعه يابد.
پيامدهاي بحران
اين بحران، ابعاد مختلف اقتصادي، اجتماعي و زيستمحيطي دارد با کاهش ذخاير، درآمد صيادان کاهش مييابد، اشتغالهاي محلي آسيب ميبيند و خانوارهايي که به صيد وابستهاند، دچار مخاطره ميشوند. استان هرمزگان خود اعلام کرده بود که بيش از ۴۰ هزار خانوار از اين راه ارتزاق ميکنند.
کاهش تنوع زيستي و تهديد اکوسيستم
– برداشت بيش از حد، به ويژه از گونههاي شاخص، ميتواند منجر به برهم خوردن زنجيره غذايي دريايي شود و زيستگاههاي دريايي را آسيبپذير کند. محبينوذر هشدار داده «تداوم بهرهبرداري بيرويه ميتواند تعادل اکوسيستمهاي آبي را بر هم زند».
اثر بر امنيت غذايي و صادرات: هرمزگان سهم مهمي در توليد شيلات کشور دارد؛ کاهش ذخاير ميتواند منجر به کاهش توليد داخلي و کاهش صادرات شود که بر اقتصاد استان و کشور تأثير دارد.
هزينههاي بلندمدت براي بازسازي: اگر روند فعلي ادامه يابد، بازسازي ذخاير آبزيان هزينه بيشتري خواهد داشت و ممکن است خسارات جبرانناپذيري از لحاظ اقتصادي و محيطزيستي بهجا بگذارد.
راهکارهاي پيشنهادي
براي مواجهه با اين بحران، مجموعهاي از اقدامات ضروري است:
اجراي مديريت علمي و پايدار ذخاير: تدوين برنامههاي دقيق بر پايه دادههاي ژنتيکي و اکولوژيکي، تعيين ظرفيت صيد مجاز بر اساس وضع واقعي ذخاير و پايش مستمر ذخاير.
توسعه زيرساختهاي بازسازي ذخاير: استقرار مراکز بازسازي آبزيان، رهاسازي بچهماهي و ميگو، نصب سازههاي زيستگاه مصنوعي.
محدوديتهاي زماني و مکاني در صيد: اجراي دقيق تقويم ممنوعيت صيد گونههاي شاخص، تعيين مناطق ممنوعه براي صيد و دورههاي استراحت براي تخمريزي ذخاير.
حمايت از جامعه صيادي و آموزش آنها: ارائه آموزش به صيادان درباره روشهاي صيد پايدار، تقويت تعاونيها، تشويق به مشارکت در حفاظت منابع.
پايش و برخورد با صيد غيرمجاز: تقويت يگان حفاظت منابع آبزيان، افزايش گشتهاي کنترلي، برخورد جدي با شناورهايي که با ادوات مخرب صيد ميکنند.
همکاري بينسازماني و ملي: هماهنگي بين سازمانهاي محيطزيست، شيلات، دانشگاهها، و نهادهاي محلي براي تدوين راهبردهاي بلندمدت و اجراي مشترک. توسعه بازار صادراتي و ارزشافزوده: بهبود زنجيره ارزش شيلات (از صيد تا فرآوري و صادرات)، افزايش کيفيت محصول، تنوعبخشي بازارها که ميتواند به کاهش فشار صرف بر حجم صيد کمک کند.
کرانههاي استان هرمزگان، با ظرفيت بالا در صيد و شيلات، در نقطه عطفي قرار دارند؛ از يک سو توليد قابل توجه و اشتغال گسترده در جامعه صيادي و از سوي ديگر، هشدارهاي جدي درباره کاهش ذخاير آبزيان. اگر به توصيههاي کارشناسان مانند محبينوذر توجه نشود و مسير فعلي ادامه يابد، نهتنها معيشت صيادان تهديد ميشود، بلکه محيطزيست دريايي و امنيت غذايي منطقه نيز در مخاطره قرار ميگيرد.اما چشمانداز اميدبخش نيز وجود دارد.
با اراده سياستگذاران، مشارکت جامعه صيادي، و بسيج همه دستگاهها، ميتوان مسير پايداري را آغاز کرد؛ مسيري که در آن صيد کاهش يابد تا ذخاير ترميم شود، معيشت صيادان حفظ شود و استان هرمزگان همچنان قطب شيلات کشور باقي بماند.






ثبت دیدگاه